بسم الله الرحمن الرحيم
پيشينه تخريب قبورائمه (ع) از حرم امام علي (ع) تا قبرستان بقيع
به گزارش پايگاه اطلاع رساني دفتر حضرت آيت الله علوي بروجردي در گفت و گو معظم له با خبرگزاري حوزه، به مناسبت سالروز تخريب قبور مطهر ائمه بقيع (عليهم السلام) ايشان فرمودند:
روز هشتم شوال يادآور واقعه بسيار تلخ تخريب قبور مطهر ائمه بقيع (ع) در مدينه است: داستان تخريب قبور، در تاريخ اسلام سابقه دارد و نكته اي كه بايد در ابتدا به آن اشاره كرد اين است كه در دوران اوليه، دو قبر به طور ويژه مورد هجمه واقع شدند كه نخست قبر مطهر اميرالمؤمنين (ع) در نجف و ديگري قبر مطهر سيدالشهدا(ع) در كربلا بوده است.
وي با بيان اين كه حضرت علي(ع) چه پيش از شهادت و چه بعد از آن، مورد دشمني و هجمه گستردهاي قرار داشتند، اظهار داشت: جريان خوارج و دشمني هاي آنان با حضرت امير(ع) از يك سو و كينه و دشمني بنياميه با آن حضرت از سوي ديگر، ايشان را مورد تكفير شديد قرار داد؛ به گونهاي كه به مدت شصت سال به طور رسمي بر سر منابر، آن حضرت سب ميشدند.
اين استاد حوزه ادامه داد: امام علي(ع) مسائل آينده را پيشبيني كرده بودند؛ از اينرو در وصيت خود اعلام داشتند كه قبر ايشان مخفي باشد و كسي از آن آگاه نباشد و روايات مختلفي در اين زمينه وجود دارد.
آيت الله علوي بروجردي ابراز داشت: در روايتي آمده است كه شب هنگام، چهار تابوت از چهارگوشه كوفه بيرون رفت تا حتي سمت و سوي محل دفن اين امام همام نيز مشخص نباشد؛ ازاينرو قبر اميرالمؤمنين(ع) در شهر نجف، مدتها مخفي بود.
وي افزود: همچنين در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده است كه در سفري همراه با پدرم به بياباني رسيديم و در آنجا پدرم كناري نشست و شروع كرد به اظهار ادب و گريه كردن. پرسيدم اينجا كجاست؟ فرمودند: قبر جدمان عليبنابيطالب(ع) است. اين قبر جز براي افرادي خاص، همچون امام صادق(ع) مخفي بود و در زمان هارونالرشيد آشكار شد؛ يعني در تمام دوران بنياميه قبر حضرت امير(ع) مخفي بود.
اين استاد حوزه با اشاره به داستان كشف قبر اميرالمؤمنين(ع)، خاطرنشان ساخت: آن گونه كه در كتابهاي اهل سنت نقل شده، داستان از اين قرار است كه روزي هارونالرشيد براي شكار به بيرون بغداد رفته و آهويي را دنبال كرده بودند تا اينكه با صحنه شگفتي مواجه شدند. ديدند كه اين حيوان بهجاي اينكه فرار كند، در نقطه اي نشست و هرچه به او نزديك مي شدند، با آرامش و بدون هيچ وحشتي نشسته بود و حركت نميكرد. هارون به اطرافيانش گفت: اينجا خصوصيتي دارد كه اين حيوان اين گونه مؤدب نشسته است. او به اينجا پناه آورده است. ازاينرو پيرمردان آن منطقه را آوردند و درباره آن محل از آنان پرسوجو كردند. آنان گفتند: از پدرانمان شنيديم كه قبر اميرالمؤمنين عليبنابيطالب(ع) در اين منطقه است و بعدها نيز همين مطلب را از حضرت موسيبنجعفر(ع) هم استفسار كردند. پس از آن، بنايي در همان زمان بر روي قبر ساخته شد؛ اما متوكل عباسي چون مي ديد كه قبر آن حضرت ملجأ و پناهگاه شيعيان است و مردم به زيارت آن ميروند، آن بنا را تخريب كرد و از بين برد.
* تخريب قبر سيدالشهدا (ع)
آيت الله علوي بروجردي با بيان اينكه نمونه ديگر از تخريب قبور در دوران نخستين اسلام، تخريب بارگاه سيدالشهدا(ع) است، تصريح كرد: شرايط خاص كربلا به گونهاي بود كه اين امكان وجود نداشت كه قبر مخفي باشد؛ يعني از همان روز اربعين كه طبق نقل فريقين، جابربنعبدالله انصاري، صحابي بزرگ پيامبر(ص) با آن كيفيت، به زيارت امام حسين(ع) آمد، محل دفن آن حضرت مشخص بود. پيش از آن هم بنياسد كه در دفن شهداي كربلا مشاركت داشتند، شب هاي جمعه براي زيارت ايشان به كربلا ميآمدند. بنياميه خيلي متعرض قبر امام حسين(ع) نشدند؛ چون در آن زمان، اصلاً مقتضي نبود كه بنايي بر روي قبر ساخته شود؛ بلكه آن را با علامت مشخص ميكردند؛ اما در زمان بنيعباس، فضاي مناسبي فراهم شد؛ چون آنها با شعار «الرضا من آل محمد» پيش آمدند؛ يعني تنها خاندان رسالت كه آن همه ظلم بر ايشان روا داشته شده است، ميتوانند به قدرت برسند؛ به همين دليل عباسيان در آغاز امر، به قبور ائمه(ع) احترام ميگذاشتند. مثلاً ابوالعباس سفاح، خليفه اول عباسي، بنايي براي قبر اميرالمؤمنين(ع) بنا كرد و براي قبر سيدالشهدا(ع) هم كارهايي انجام داد. پس از او نيز دوباره بنايي بر روي قبر ابي عبدالله(ع) ساخته شد؛ اما بعدها خلفاي عباسي به تخريب آن پرداختند.
وي ادامه داد: اوج اين مسئله، در دوران متوكل است؛ چراكه وي هرچند عباسي بود و عباسيان پسرعموهاي اهل بيت(ع) بودند؛ اما دشمني بسيار فوقالعاده اي با ايشان داشت و اين دشمني را آشكار كرده؛ چراكه نهتنها قبر سيدالشهدا(ع) را خراب كرد؛ بلكه بر روي قبر آب نيز بست و با گاوآهن قبر را شخم زد.
اين استاد حوزه بيان داشت: در تاريخ نقل شده است گاوي كه براي شخم زدن آورده بودند، وقتي به نزديكي قبر سيدالشهدا(ع) رسيد، ايستاد و ديگر پيشروي نكرد؛ ولي چندين بار اين كار را تكرار كردند؛ اما آن گاو دوباره همانجا ميايستاد و پس از آن اطراف قبر امام حسين(ع) را حائر حسيني ناميدند.
آيت الله علوي بروجردي با بيان اينكه به زائران قبر أبي عبدالله(ع) جسارت نيز مي كردند، گفت: نخست، زائران را مي كشتند؛ اما وقتي مشاهده كردند كه نميتوانند حريف آنها شوند و هرچه مي كشند، باز هم مي آيند، گفتند: هر كس كه به زيارت سيدالشهدا(ع) بيايد، يك دستش را مي بريم؛ باز هم زائران به زيارت ميآمدند.
وي ادامه داد: در تاريخ نوشتهاند كه شخصي به قصد زيارت امام حسين(ع) خواست به كربلا برود. ديدند كه او دو دست ندارد! گفتند: تو كه دست نداري، چه چيزي مي خواهي بدهي كه بتواني بروي؟ گفت: من در سفرهاي قبلي دستهايم را دادم، ديدم با يك پا هم مي توانم بروم؛ ازاينرو آمدم كه يك پاي من را ببريد تا من بتوانم به زيارت بروم.
اين استاد حوزه با اشاره به اينكه اين شور شوق و عشق ارادتمندان و علاقهمندان، اين بنيان را سر پا نگه داشت و در نتيجه، متوكل ها از صحنه خارج شدند، اظهار داشت: ظاهراً معتمد عباسي يا يكي ديگر از خلفاي عباسي همراه با يكي از اصحابش به بيرون رفته بودند. مقابر بنيعباس همه مخروبه و بسيار كثيف بودند. همراه خليفه به او اعتراض كرد و گفت: ببينيد؛ مقابر بنيهاشم چراغ دارد و زائران به آنجا ميروند؛ اما چرا قبور پدران شما به اين صورت است؟ آنها را تميز و بنايشان را مرمت كنيد و براي تشويق مردم به زيارتشان، به آنها پول بدهيد. خليفه عباسي كه انسان آگاهي بود، گفت: ما همه اين كارها را كردهايم و پاسخ نداده است. آنچه كه مردم را براي زيارت اين قبور مي كشاند، دل اين مردم است و ما در دل آنها جايگاهي نداريم؛ ما در دلها نيستيم و قدرتمان ظاهري است.
*وهابيت و تخريب قبور ائمه(ع)
آيت الله علوي بروجردي با اشاره به تاريخچه وهابيت و با بيان اينكه اين گروه پيروان ابنتيميه و عقايد او به شمار ميروند، ابراز داشت: ابنتيميه داراي ديدگاههايي است كه نياز به نقد دارد و با گذشت زمان محمدبنعبدالوهاب مكتب او را به نوعي بازسازي كرد و با استقبال اهل نجد و بنيتميم مواجه شد.
وي ادامه داد: بنيتميم سابقاً از خوارج بودند و با اهلبيت(ع) دشمني داشتند. به هر حال، حكومت وهابيت بر پايههاي زور شمشير و حمايت قدرتهاي خارجي شكل گرفت؛ چراكه آنها پس از تصرف مدينه، قبور ائمه بقيع(ع) را تخريب كردند و همچنين قصد تخريب قبر رسول اكرم(ص) را نيز داشتند كه به دليل اعتراض شديد مسلمانان موفق نشدند.
اين استاد حوزه با بيان اينكه امروزه در همه جاي دنيا احترام به اسوهها و الگوهاي مقاومت هر كشور به رسميت شناخته شده است، خاطرنشان كرد: در هر كشوري (حتي همين كشوري كه پرچم وهابيت را بر دوش دارد) يكي از برنامههاي رسمي آنها در مراسم استقبال از سران ممالك، اداي احترام به مؤسس آن كشور يا نظام و يا تجليل از سرباز گمنام آن سرزمين است؛ چراكه اين مسئله در دنيا به رسميت شناخته شده است و شيعيان نيز براي بزرگداشت پيشوايان ديني، قبور ايشان را داير نگه ميدارند و آنها را مورد توجه و احترام قرار ميدهند.
آيت الله علوي بروجردي افزود: اين مسئله، امري عقلايي است كه در همه جا پذيرفته شده است؛ حتي كساني هم كه مذهب ندارند، اين را پذيرفتهاند. در مسكو، بدن مومياييشده «لنين» هنوز هست و افراد، نه براي زيارت، بلكه براي ديدن و اداي احترام، به آنجا ميروند.
وي با بيان اينكه رشته دشمني با اهلبيت(ع) هنوز هم ادامه دارد، تصريح كرد: ما در سالهاي گذشته نيز مشاهده كرديم كه اين دشمني در سامرا تكرار شد و اين گروه، بهمحض اينكه در گوشه اي از دنيا تسلط پيدا ميكنند، دنائت و پستي خود را اعمال و دشمني خود را اظهار كرده و آنچه منتسب به اهلبيت(ع) است را قلع و قمع ميكنند؛ حتي اخيراً سلفي هاي مصر در اين كشور هم چنين اقداماتي را شروع كردند كه با هجمه مردم روبهرو شدند و جلوي اين تحركات گرفته شد.
تخريب قبور، بهانهاي براي تخريب اهلبيت (ع)
اين استاد حوزه گفت: هرچند وهابيان بناي روي قبور را به طور كلي حرام ميدانند؛ اما روشن است كه هدف آنان تخريب قبور و در نتيجه، از بين بردن مكتب امامان همام است.
آيت الله علوي بروجردي بيان داشت: وهابيون حتي در مملكت خود بناهاي يادبود درست مي كنند و جشنهاي استقلالي مي گيرند كه زماني همه اين ها شرك بود؛ اما وقتي به اهلبيت(ع) ميرسند، چنين اظهار دشمني مي كنند.
وي تصريح كرد: معروف است كه مفتي درگذشته عربستان، بنباز، با افتخار اظهار مي كرد كه من بيش از چهل سال است كه به زيارت پيامبر(ص) نرفته ام.
اين استاد حوزه با اشاره به استدلالات وهابيون براي دفاع از مرام خود و توجيه تخريب قبور، اظهار داشت: نخستين استدلال آنان اين است كه در اسلام اصل زيارت قبور نداريم؛ چون زائران به اين قبور پناه ميآورند و صاحبان قبر را شفيع قرار ميدهند و شفاعت شرك است.
*اثبات شفاعت
آيت الله علوي بروجردي با اشاره به مسئله شفاعت، ابراز داشت: صريح آيه قرآن است كه "مَنْ ذَا الّذي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ" يعني «چه كسي مي تواند نزد خدا براي كسي شفاعت كند، مگر به اذن خدا؟»؛ پس اصل شفاعت ممكن، درست و مشروع است؛ ولي به اين شرط كه حتماً بايد به اذن خدا باشد؛ حال، مكتبي مانند مكتب تشيع، مي گويد: ما اين اذن الهي براي شفاعت را ثابت مي كنيم؛ پس شفاعت شرك نيست و التزام به شفاعت يا شفيع قرار دادن كسي، موجب شرك نمي شود.
*اثبات زيارت
وي با بيان مسئله زيارت و اثبات آن، خاطرنشان ساخت: در مستدرك الصحيحين نقل شده است كه رسول اكرم(ص) فرمودند: كسي كه حج و عمره به جا بياورد و مرا زيارت نكند، به من جفا كرده است. اخيراً جزوههايي در بين افرادي كه به عمره مي روند پخش كرده بودند كه اين روايت، سخيف و جعلي است؛ در حالي كه در مستدرك الصحيحين نقل شده است و بسياري از بزرگان اهل تسنن و فقهاي ايشان، به اين روايت استناد كردهاند.
حذف اهلبيت(ع) هدف اصلي وهابيت
اين استاد حوزه با تأكيد بر اينكه حذف اهل بيت(ع) هدف اصلي وهابيت است، تصريح كرد: روشن است كه مشكل وهابيون، نه مسئله زيارت است و نه مسئله شفاعت؛ بلكه هدف آنان شكستن اساس اهلبيت(ع) است كه پيامبر(ص) آن را همرديف با قرآن و عِدل آن قرار داده بود.
آيت الله علوي بروجردي با اشاره به اينكه عترت يكي از دو ثقل است، گفت:وهابيون قصد دارند كه اين ثقل را بكوبند و براي كوبيدن اين ثقل، مجبور شدند علم كلام را متحول كنند و خدا را از عدالت انداختند و در همين راستا نظريه جبر را حاكم كرده و با اثبات مسئله تصويب، براي خدا حكمي قائل نشده و در نهايت باعث سقوط مسلمانان به ورطه اي شدند كه امروزه هر مكتب غيرالهي به اين مكتب شرافت دارد و همين مسئله تأثيرات منفي بر فقه نيز گذاشته است.
وي يادآور شد: با چنين فقه و كلامي و با عقايدي همچون عقيده ابنتيميه درباره تجسم خدا، ديگر نمي توان به تثليث مسيحيت اشكال وارد كرد و در همين راستا بايد گفت: چگونه است كه عقيده تجسم خدا شرك نيست؛ اما شفاعتي كه بر اساس آيه مَنْ ذَا الّذي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ مشروعيت دارد، شرك است؟
اين استاد حوزه اظهار داشت: مسئله، بحث شرك و توحيد نيست؛ بلكه مسئله اين است كه عترت بايد از بين برود و از دل ها خارج شده و به هر صورتي بايد اين كار انجام شود.
*پيروزي فكر و مكتب بر تخريب قبور
آيت الله علوي بروجردي با بيان اينكه با كشتن و ترور و با تخريب قبور، هيچگاه نميتوان فكر را از بين برد، ابراز داشت: مكتب با تخريب يك بنا از بين نخواهد رفت و اين گروه گمان مي كنند اكنون كه قبور امام مجتبي(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) تخريب و با خاك يكسان شده، توجه از آنها برداشته شده است؛ اما در ايام عمره يا حج، معلوم ميشود كه چقدر مورد توجهاند.
وي ادامه داد: شيعيان عربستان در روزهاي معمولي جرأت نمي كنند به زيارت ائمه بقيع بروند؛ ولي وقتي زائران از كشورهاي ديگر ميآيند، آنها هم جسارت پيدا كرده و به زيارت ميآيند.
اين استاد حوزه يادآور شد: در تمام بقيع، توجهي كه به اين چهار قبر ميشود، در هيچ منطقه اي از بقيع ديده نمي شود و بعد از اين چهار قبر، قبري كه عجيب مورد توجه و زيارت است، قبر ام البنين(س) است كه از وابستگان به همين خاندان مي باشد.
آيت الله علوي بروجردي تصريح كرد: به هر حال، همان گونه كه جريان لعن اميرالمؤمنين(ع) به مدت شصت سال، حادثه عجيب و لكه ننگي در تاريخ اسلام است؛ تخريب قبور ائمه نيز چه در زمان متوكل و چه در اين زمان توسط بهائيان، لكه ننگي است و نهتنها نزد عاشقان اهلبيت(ع) و نه پيش افراد متدين، بلكه نزد همه عقلاي عالم و همه اهل فكر، كاري ناشايست و نادرست است.
وي در پايان با بيان اينكه اميدواريم كه خداوند به همه ما توفيق دهد تا بتوانيم فكرمان را اصلاح كرده و درست بيانديشيم، گفت: چوبي كه مسلمانان در طول تاريخ 1400 ساله خود خوردند، از كجفكريها، بيبصيرتي ها و انحرافات بوده كه متأسفانه هنوز همچنان ادامه مي دهند.