بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در آستانه شهادت مظلومانه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام

اصفهان، خميني شهر، جوي آباد، محله بختياري ها ،جنب مسجد حضرت امير، خيمه گاه فاطمي،احياءگران فاطميه

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در آستانه شهادت مظلومانه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام

۳ بازديد


بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در آستانه شهادت مظلومانه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام

بسم الله الرحمن الرحيم

كار و تلاش و دستگيرى از مستمندان
امام صادق عليه السلام نه تنها ديگران را دعوت به كار و تلاش مى كرد، بلكه خود نيز با وجود مجالس درس و مناظرات و ... در روزهاى داغ تابستان، در مزرعه اش كار مى كرد. يكى از ياران حضرت مى گويد: آن حضرت را در باغش ديدم، پيراهن زبر و خشن بر تن و بيل در دست، باغ را آبيارى مى كرد و عرق از سر و صورتش مى ريخت، گفتم: اجازه دهيد من كار كنم. فرمود: من كسى را دارم كه اين كارها را بكند ولى دوست دارم مرد در راه به دست آوردن روزى حلال از گرمى آفتاب آزار ببيند و خداوند ببيند كه من در پى روزى حلال هستم. (1) 
حضرت در تجارت نيز چنين بود و بر رضايت خداوند تاكيد داشت. لذا وقتى كار پرداز او كه با سرمايه امام براى تجارت به مصر رفت و با سودى كلان برگشت، امام از او پرسيد: اين همه سود را چگونه به دست آورده اى؟ او گفت: چون مردم نيازمند كالاى ما بودند، ما هم به قيمت گزاف فروختيم. امام فرمود: سبحان الله! 
عليه مسلمانان هم پيمان شديد كه كالايتان را جز در برابر هر دينار سرمايه يك دينار سود نفروشيد! امام اصل سرمايه را برداشت و سودش را نپذيرفت و فرمود: اى مصادف! چكاچك شمشيرها از كسب روزى حلال آسان‎تر است. (2) 
حقيقت اين است كه امام در نهايت علاقه به كار و تلاش، هرگز فريفته درخشش درهم و دينار نمى شد و مى دانست كه بهترين كار از نظر خداوند تقسيم دارايى خود با نيازمندان است، حقيقتى كه ما هرگز از عمق جان بدان ايمان عملى نداشته و نداريم. امام خود درباره باغش مى فرمود: وقتى خرماها مى رسد، مى گويم ديوارها را بشكافند تا مردم وارد شوند و بخورند. همچنين مى گويم ده ظرف خرما كه بر سر هر يك ده نفر بتوانند بنشينند، آماده سازند تا وقتى ده نفر خوردند، ده نفر ديگر بيايند و هر يك، يك مد خرما بخورند. آنگاه مى خواهم براى تمام همسايگان باغ (پيرمرد، پيرزن، مريض، كودك و هر كس ديگر كه توان آمدن به باغ را نداشته) يك مد خرما ببرند. پس مزد باغبان و كارگران و ... را مى دهم و باقى‎مانده محصول را به مدينه آورده بين نيازمندان تقسيم مى كنم و دست آخر از محصول چهار هزار دينارى، چهارصد درهم برايم مى ماند. (3) 
 
ساده زيستى و همرنگى با مردم 
امام همانند مردم معمولى لباس مى پوشيد و در زندگى رعايت اقتصاد را مى كرد. مى فرمود: بهترين لباس در هر زمان، لباس معمول همان زمان است. لذا (4) گاه لباس نو و گاه لباس وصله‎دار بر تن مى كرد. لذا وقتى سفيان ثورى به وى اعتراض مى كرد كه: پدرت على لباسى چنين گرانبها نمى پوشيد، فرمود: زمان على عليه السلام زمان فقر و اكنون زمان غنا و فراوانى است و پوشيدن آن لباس در اين زمان، لباس شهرت است و حرام ... پس آستين خود را بالا زد و لباس زير را كه خشن بود، نشان داد و فرمود: لباس زير را براى خدا و لباس نو را براى شما پوشيده ام. (5) 
با اين همه حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمى داد، امتيازى براى وى و خانواده اش در نظر گرفته شود. و اين ويژگى هنگام بروز بحران هاى اقتصادى و اجتماعى بيشتر بروز مى يافت. از جمله در سالى كه گندم در مدينه ناياب شد، دستور داد گندم هاى موجود در خانه را بفروشند و از همان، نان مخلوط از آرد جو و گندم كه خوراك بقيه مردم بود، تهيه كنند و فرمود: «فان الله يعلم انى واجدان اطعمهم الحنطه على وجهها ولكنى احب ان يرانى الله قد احسنت تقدير المعيشه.» (6) خدا مى داند كه مى توانم به بهترين صورت نان گندم خانواده ام را تهيه كنم؛ اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه‎ريزى صحيح زندگى ببيند. 
 
شجاعت
امام صادق عليه السلام در برابر ستمگران از هر طايفه و رتبه اى به سختى مى ايستاد و اين شهامت را داشت كه سخن حق را به زبان آورد و اقدام حق‎طلبانه را انجام دهد، هر چند با عكس العمل تندى رو  به رو شود. لذا وقتى منصور از او پرسيد: چرا خداوند مگس را خلق كرد؟ فرمود: تا جباران را خوار كند. و به اين ترتيب منصور را متوجه قدرت الهى كرد. (7) و آنگاه كه فرماندار مدينه در حضور بنى‎هاشم در خطبه هاى نماز به على عليه السلام دشنام داد، امام چنان پاسخى كوبنده داد كه فرماندار خطبه را ناتمام گذاشت و به سوى خانه اش راهى شد. (8) 

 همزيستى و مدارا با مسلمانان 
امام صادق عليه السلام شيعيان را به همزيستى با اهل تسنن دعوت مى كرد تا به اين طريق هم شيعيان از جامعه اكثريت منزوى نشوند و هم بتوان احكام و اصول شيعى را با ملاطفت به آنان منتقل كرد. از اين روى در مدار حق با مسامحه با آنان رفتار مى شد، اما اين سهل گرفتن هرگز به معناى زير پاى گذاشتن اصول نبود و آن جا كه مسئله اصولى در ميان بود، حضرت هرگز تسليم نمى شد. از جمله در يكى از سفرها، امام صادق عليه السلام به حيره (ميان كوفه و بصره) آمد. در آن جا منصور دوانيقى به خاطر ختنه فرزندش جمعى را به مهمانى دعوت كرده بود.
امام نيز ناگزير در آن مجلس حاضر شد. وقتى كه سفره غذا را انداختند، هنگام صرف غذا، يكى از حاضران آب خواست ولى به جاى آن، شراب آوردند، وقتى ظرف شراب را به او دادند، امام بى درنگ برخاست و مجلس را ترك كرد و فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «ملعون مَن جلس على مائده يشرب عليها الخمر» (9) ؛ ملعون است كسى كه در كنار سفره اى بنشيند كه در آن سفره شراب نوشيده شود.
امام حتى در مجالس عمومى خليفه نيز حاضر نمى شد؛ زيرا حكومت را غاصب مى دانست و حاضر نبود با پاى خود بدان جا برود، زيرا با اين كار از ناحق بودن آنان، چشم‎پوشى مى شد و تنها زمانى كه اجبار بود به خاطر مصالح اهم به آنجا مى رفت؛ لذا منصور ضمن نامه اى به وى نوشت: چرا تو به اطراف ما مانند ساير مردم نمى آيى؟ امام در پاسخ نوشت: نزد ما چيزى نيست كه به خاطر آن از تو بترسيم و بياييم، نزد تو در مورد آخرتت چيزى نيست كه به آن اميدوار باشيم. تو نعمتى ندارى كه بياييم و به خاطر آن به تو تبريك بگوييم و آنچه كه اكنون دارى آن را بلا و عذاب نمى دانى تا بياييم و تسليت بگوييم. منصور نوشت: بيا تا ما را نصيحت كنى. 
امام نيز نوشت: كسى كه آخرت را بخواهد، با تو همنشين نمى شود و كسى كه دنيا را بخواهد، به خاطر دنياى خود تو را نصيحت نمى كند. (10) 
 
علم امام صادق عليه السلام و اقدامات وى 
آنچه به دوره امامت حضرت امام صادق عليه السلام ويژگى خاصى بخشيده، استفاده از علم بى كران امامت، تربيت دانش‎ طلبان و بنيان‎گذارى فكرى و علمى مذهب تشيع است. در اين باره چهار موضوع قابل توجه است: 
الف- دانش امام. 
ب- ويژگى هاى عصر آن حضرت كه منجر به حركت علمى و پايه‎ريزى نهضت علمى شد. 
ج- اولويت ها در نهضت علمى. 
د- شيوه ها و اهداف و نتايج اين نهضت علمى. 
  

ادامه ...




تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد