هيئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله عليها

اصفهان، خميني شهر، جوي آباد، محله بختياري ها ،جنب مسجد حضرت امير، خيمه گاه فاطمي،احياءگران فاطميه

گفتگو با آيت الله مبرقع در ويژه نامه مجله حوزه به مناسبت سي امين سالگرد رحلت حضرت آيت الله العظمي بروجردي قدس سره

۴ بازديد



گفتگو با آيت الله مبرقع در ويژه نامه مجله حوزه به مناسبت سي امين سالگرد رحلت حضرت آيت الله العظمي بروجردي قدس سره

بسم الله الرحمن الرحيم

حوزه: با تشكر از حضرت عالي كه مصاحبه با مجله ما را پذيرفتيد، لطفا در زمينه ورود حضرت آية الله العظمي بروجردي (قدس سره) به قم اگر خاطره اي داريد بيان كنيد.

استاد: آية الله العظمي بروجردي، قبلا به قم آمده بودند، ولي مسائلي پيش آمده كه به بروجرد، برگشتند. مرتبه دوم، براي معالجعه، به قصد تهران از بروجرد حركت كردند.

مي فرمود: وقتي به قم رسيدم هنگامي كه چشمم به گنبد افتاد حالم خوب شد و يك راحتي در وجودم احساس كردم.

وقتي كه ايشان در تهران بستري شدند، حوزه از ايشان دعوت به عمل آوردند. از جمله دعوت كنندگان سيداسماعيل صدر بود كه از ايشان خواست تا در قم بمانند. ايشان به قم تشريف آوردند و درس شروع كردند. ما هم در درسشان شركت مي كرديم.

حوزه: حضرت عالي از چه وقتي و چگونه با آية الله العظمي بروجردي، آشنا شديد؟

استاد: مرحوم آية الله فاضل لنكراني، (پدر حاج آقا محمدفاضل) به آية اله بروجردي، نزديك بود. من هم كه با آقاي فاضل خويشاوند بودم، در معيت ايشان، رفت و آمد به بيت آية الله بروجردي را شروع كردم. در درس ايشان هم كه شركت مي كردم.از اين جا بود كه كم كم آشنايي من با بزرگوار، به جدي رسيد كه وقتي آقا با درشكه مي خواستند به درس تشريف ببرند، فقط من در معيت ايشان، با درشكه مي رفتم. بعدها متوجه شدم: برخي از افراد بيت، از رفتن من با آقا ناخشنودند لذا يك روز به آقا عرض كردم:

آقا من پيشنهادي دارم.

فرمودند: نظراين است كه: موقعي كه حضرت عالي مي خواهيد، با درشكه به درس تشريف ببريد، هيچ كس با شما نباشد، تنها برويد. من دلم مي خواهد خدمت شما باشم، ولي براي من كينه ها و حرفهايي اين كار در پي دارد. حاج احمد هم مايل است كسي با شما نباشد.

از آن به بعد بنا شد، كه بزرگوار تنها با درشكه بروند. من خيلي رويم با ايشان باز بود. آن بزرگوار هم احساس كرده بود كه نزديكي من جز براي خدا نمي باشد و قصد و غرضي را تعقيب نمي كنم.

حوزه: چرا آقايان قم،اصرار داشتند، آية الله بروجردي به قم بيايند؟

استاد: همه آقايان اصرار براين مطلب نداشتند، بلكه بعضي از آنان كه مزاياي درس ايشان را مي دانستند واز خصايص ديگر آية الله بروجردي هم آگاه بودند، در آمدن آية الله بروجردي به قم، پافشاري مي كردند.

اگر آية الله العظمي بروجردي، پس از رحلت آية الله شيخ عبدالكريم، به قم مي آمدند، حوزه قم وضع ديگري پيدا مي كرد و به پيشرفتهاي چشم گيري مي رسيد.

حوزه: آيا حضرت امام، رضوان الله تعالي عليه، هم درآمدن آية الله بروجردي به قم، موثر بودند؟

استاد: حضرت امام، خيلي هوشيار بود. آن بزرگوار، عزت و شكوه حوزه ها و مسلمين را دنبال مي كرد و هر آنچه دراين عزت، موثر بود، تعقيب مي كرد.امام خميني، پس از فوت آية الله آقا سيدابوالحسن اصفهاني (قدس سره) كه نوبت زعامت به آيات: حسين بروجردي و حسين قمي رسيده بود، از آية الله العظمي بروجردي، تبليغ مي كرد. مردم را به ايشان ارجاع مي داد، حتي براي اين مهم به شهرها هم، مسافرت مي كرد. من ازامام پرسيدم: چرا شما مردم را به آية الله قمي ارجاع نمي دهيد

فرمودند: آية الله حاج آقا حسين قمي، درايران نيستند، بلكه در عراقند لذا بايد آقاي بروجردي را تقويت كرد، تا حوزه قم و علماي ايران قوت پيدا كنند.

علاوه براين، امام خميني (قدس سره) آية الله آقا حسين بروجردي را مردي روشن مي دانست و گمان مي كرد كه از طريق آية الله بروجردي، اهداف انقلابي را مي تواند دنبال كند. بعدها من به ايشان گفتم: شما تبليغات زيادي براي مرجعيت آية الله بروجردي كرديد، ولي آن را كه مي خواستيد نشد فرمود: بله.

آية الله بروجردي، در ذهنش القا شده بود كه: مردم بر عهد و ايمانشان محكم نيستند، و كاري از پيش نمي رود.

البته در زمان پهلوي بزرگ، چنين هم بود. مردم نه تنها جرات نفس كشيدن نداشتند، بلكه بعضي از آنان به اهل علم توهين مي كردند. طلاب را براي خوشايند عمال رضاخان،اذيت مي كردند. خيلي وضع بدي بود.

حوزه: آيا رابطه امام راحل (قدس سره) و آية الله العظمي بروجردي تاآخر عمر گرم و صميمي بود؟

استاد: بله،امام و آية الله بروجردي، به يكديگراحترام مي گذاشتند، منتهي امام، انتظار اقدامات بيشتري از آية الله بروجردي، داشت. مي خواست كه ايشان از قدرت خود، در جهت سامان دادن به حوزه ها و اصلاح امور مسلمين و مبارزه با بدعت فساد و ظلمهاي پهلوي، بيشتر بهره ببرد.

به برخي از كساني كه اطراف آية الله بروجردي بودند،انتقاد داشت و معتقد بود كه آنان، نبايد دراطراف آقا باشند، ولي، در عين حال، نسبت به آية الله بروجردي، بسياراحترام مي گذاشت و تضعيف زعامت ايشان را جايز نمي دانست.

حوزه: شماد در دروس:اصول و فقه آية الله بروجردي شركت مي كرديد، لطفا مقداري از خصوصيات درس ايشان را بيان كنيد.

استاد: درس آية الله بروجردي، به قول خودش، بياضچه ي (مصغر كتابچه و دفترچه) نبود يعني چنين نبود كه تقريرات اساتيد را از بر كرده باشد و بر شاگردان القاء كند. بلكه درسي تحقيقي بود تا حقيقت مطلب را نمي فهميد و به شاگردان نمي فهماند، رد نمي شد. در فهم حقايق و بيان آنها مردي فوق العاده بود. من كسي را مثل ايشان آنچنان مسلط بر منابع و مسائل اسلام نديدم. در فقه واصول، متبحر و كم نظير بود.

حوزه: آيا حضرت عالي، در درس خارج ديگري، غير از درس آية الله بروجردي، شركت كرده ايد؟

استاد: بله، در درس مرحوم كوه كمره اي معروف به آية الله حجت، شركت مي كردم. ايشان هم خيلي خوش فهم و خوش بيان و مسلط بود. تمام مباني فقها را از زمان شيخ انصاري به بعد، تحقيق و بررسي كرده بود. البته مثل آية الله بروجردي، نبود زيرا آية الله بروجردي، غير از بررسي آراي قدماء، سبك خاصي در بررسي احاديث و برداشت از روايات داشت.

حوزه: برخورد آية الله بروجردي با آية الله كاشاني چگونه بود، اگرخاطره اي داريد بيان كنيد.

استاد: آية الله بروجردي (قدس سره) مشخصا با آية الله كاشاني مساله اي نداشتند. اطرافيان آنان، گاهي اعمال ناخوشايند را انجام مي دادند.

از باب نمونه: من با آية الله سيدمحمدتقي خوانساري، رابطه ديرينه و نسبت به ايشان علاقه قلبي داشتم لذا روزي كه آية الله كاشاني وارد قم شد و به آية الله خوانساري وارد شد، من هم بودم.ايشان مي خواست به دين آية الله بروجردي، برود.

عرض كردم: چون ممكن است برخي از كساني كه حول و حوش بيت آية الله بروجردي مي باشند، به شما توهين كنند، شما خيلي ننشينيد، زودتر، حركت كنيد. براي اين كه گماني پيش نيايد، من مي گويم:

گويا شما در منزل آية الله خوانساري قرار داشتيد. شما به اين بهانه بلند شويد ايشان قبول كردند.

رفتيم خدمت آية الله بروجردي (قدس سره) بعداز كمي نشستن، من احساس كردم عده اي قصدهايي دارند لذا به آية الله كاشاني گفتم:

آقا! گويا شما در منزل آقاي خوانساري قراري داشتيد، منتظر شما هستند.

ايشان تصديق كرد و بلند شد.

وقتي بيرون آمديم يكي از كساني كه برخورد چماقي داشت به من گفت:

آقا سيد چه كردي؟ گفتم: ما هم بلديم چه كنيم.

حوزه: در زمينه برخورد آية الله بروجردي با ديگر رجال سياسي،چنانچه خاطره اي داريد، لطفا بيان كنيد.

استاد: دو مطلب هست كه بايد بگويم: يكي برخورد آية الله بروجردي با نواب صفوي و ديگري با آقاي بهبهاني.

اما در رابطه با نواب: در زمان زعامت آية الله بروجردي، طرفداران نواب در قم خيلي شلوغ كردند. در مدرسه فيضيه، به ايران سخنراني پرداختند.

در اين سخنرانيها چه بسا از مرجعيت و زعامت آن روز حوزه، انتقاد مي شد و اين موجب تضعيف نهاد مرجعيت مي گرديد.

آية الله بروجردي، با آنان مدارا كرد، اما سودي نبخشيد.

اين امر باعث شد كه برخي از افراد، مانند شيخ علي لر، كه خيلي قلدر بود، به جان طرفداران نواب بيفتند و آنان را از فيضيه بيرون كنند و نگذارند به ايران سخنراني بپردازند.

جريان ديگر مربوط به آقاي بهبهاني است. من صبح خيلي زود (بين الطلوعين) از خانه بيرون رفتم، ديدم درشكه مخصوص، جلوي منزل آية الله بروجردي متوقف است. فهميدم آقا قصد دارند جايي تشريف ببرند. ايستادم تا آقا از بيت خارج شدند. جلو رفتم گفتم: آقا به اين زودي كجا؟

فرمود: تو اين موقع، اين جا چه مي كني؟

فرمود: منزل آقاي بهبهاني مي روم، اگر مي آيي برويم.

گفتم: نه، عرضي دارم، دستورش را بدهيد مي روم دنبال كارم. ايشان دستور خواسته مرا دادند. از ايشان جدا شدم و آية الله بروجردي به ديدن آقاي بهبهاني رفتند.

حوزه: حضرت عالي كه مديريت مدرسه فيضيه را در دوران زعامت حضرت آية الله بروجرد بر عهد داشتيد، آن مرحوم در حوزه چه برنامه اي را پي ريختند.

استاد:از طرف ايشان، در حوزه امتحان برقرار شد. طلاب درسخوان، تشويق مخصوص مي شدند. هيات حاكمه اي، مركب از بزرگان حوزه تعيين شد كه امور طلاب را بر عهده داشتند.

بسياري از بزرگان: امام خميني، حاج آقا روح الله خرم آبادي، سيد كاشاني و... عضو اين هيات بودند. اين گروه براي سازماندهي به حوزه و ايجاد نظم، برنامه اي تنظيم كردند ولي شخصي به نام حاج احمد ذهن آية الله العظمي بروجردي را نسبت به اقدامهاي اين هيات خراب كرد لذا آن برنامه ها دنبال نشد.

حوزه: ازابعاد اخلاقي و صفات برجسته حضرت آية الله بروجردي،اگر مطالبي داريد، بفرماييد

استاد: بروجردي، به تمام معني آقا بود، طبع بسيار بلندي داشت و بزرگمنش بود. تفاوت است بين خوبي و آقايي، بعضي خوبند، يعني پارسا و متقي اند، ولي بزرگمنش و آقا نيستند. آية الله بروجردي به تمام معني، آقايي داشت. نسبت به ديگران احتياط را در جانب نيازمند و محتاج، مراعات مي كرد. با اين حال، در اداره زندگي و مصارف شخصي، از صرف بيت المال پرهيز مي كرد. فقط از پول بيت المال، در بيروني، براي مراجعين يك چاي مي دادند. روح مطلب هم در يك روحاني همين است. عظمت يك روحاني به اين است كه در صرف وجوهات براي زندگي شخصي و خانوادگي محتاط باشد و در صرف بيت المال مسلمين دقت به خرج دهد.ايشان زندگي شخصي را از درآمد ارثيه اي كه برايش باقي مانده بود، اداره مي كرد. با اين كه خيلي زياد نبود، به همان مقدار قناعت مي كرد.

حوزه: حضرت عالي كه مباحث الهيات بمعني الاخص حكمت متعاليه، بويژه مبحث نفس اسفار ر، به طور خصوصي، خدمت امام راحل (قدس سره) تلمذ كرده ايد، ما رااز مواعظ خويش بهره مند سازيد.

استاد: مراقبت و مواظبت لازم است. راه باريك است. رفتار يك روحاني خيلي بايد دقيق باشد، شب بيداري و نمازشب، مهمترين عامل براي كسب مقامات معنوي است. اگر اين مراقبتها و شب زنده داريها نباشد، كسب علم مايه نجات انسان نخواهد بود.

يك صفات بارزي كه در آية الله بروجردي بود، اين بود كه حاضر نبود به خاطر فرزندانش به جهنم برود. نوع، آقايان در رابطه با فرزندانشان در مي مانند و از اين ناحيه، ضربه به آنان وارد مي شود ولي آية الله بروجردي وامام خميني، بسيار بر اين امر مواظبت مي كردند و نمي گذاشتند بر مرجعيت اسلام، كه آبروي آن آبروي اسلام است، از جانب فرزندانشان لطمه اي وارد شود.

به عنوان نمونه: يك مرتبه، برخي خدمت آية الله بروجردي رسيدند، گفتند: آقازاده را بفرستيد تا اقامه نماز بكنند.

ايشان بسيار ناراحت شدند و فرمودند:چه مي گوييد؟ مگر شما اسلام را ملعبه مي دانيد كه اين حرفها را مي گوييد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع:

مجله حوزه،شماره 43 - 44، مصاحبه با آيت الله مبرقع (ره)،ص 27.






پاره اى از وجود شريف

۴ بازديد



خاندان پيامبر جزئى از وجود پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله هستند؛ در روايتى كه مورد قبول همگان است، آمده است كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
علي منّي وأنا منه؛1
على از من است و من از على.
رسول اكرم صلى اللّه عليه وآله در حديث ديگرى فرمودند:
فاطمة بضعة منّي، فمن أغضبها أغضبني؛2
فاطمه پاره اى از تن من است، پس هر كس او را به خشم آورد مرا خشمگين كرده است.
آرى، حافظ سهيلى3 با استناد و پشتوانه اين حديث گفته است كه فاطمه عليها السلام از ابوبكر و عمر برتر است؛4 زيرا كه او جزئى از پيامبر است.
حافظ بيهقى5 نيز اين گونه گفته است:
ترديدى نيست كه دو فرزندشان و امامان از فرزندان امام حسين عليهم السلام جزء و پاره اى از آن دو هستند. پس آنان پاره اى از تن پيامبر گرامى هستند.6
فراتر اين كه «خاندان محمد» خود پيامبر هستند؛ زيرا كه حضرت على عليه السلام به دليل آيه مباهله7 خود اوست. از طرفى پيامبر فرزندش حسن عليه السلام را اين گونه مورد سخن قرار مى داد:
وجدتك بعضي بل وجدتك كلّي؛8
تو را جزئى از خود يافتم؛ بلكه تو را تمام خود مى بينم.
البته امام حسين و امامان از فرزندانش عليهم السلام نيز اين گونه هستند.

1 . اين حديث ارزشمند را تمام صحيح نگاران و مسند نويسان اهل سنّت و بزرگان ديگر مانند: احمد بن حنبل، ترمذى، ابن ماجه، نسائى، طبرانى، بغوى و ديگران نقل كرده اند.

2 . اين حديث را تمامى صحيح نويسان و مسند نويسان و در رأس آن ها بخارى نگارنده صحيح معروف، آورده اند.
3 . سهيلى شرح دهنده سيره و تاريخ پيامبر از بزرگان و پژوهش گران مهم اهل سنّت است كه در سال 581 هجرى درگذشته است.
4 . اين سخن سهيلى را علاّمه مناوى در فيض القدير: ج 4، ص 421 آورده است.
5 . بيهقى از بزرگان فقه و روايت اهل سنّت است كه در سال 458 هجرى درگذشته است.
6 . اين سخن را علامه عجيلى در ذخيرة المآل ـ كه تصويرى از نسخه آن در اختيار ماست ـ آورده است.
7 . ر.ك: كتاب آيه مباهله از همين نگارنده.
8 . نهج البلاغه: 391.







گراميداشت هشتم شوال المكرم سالروز تخريب حرم مطهر ائمه بقيع (عليهم السلام)

۸ بازديد


گراميداشت هشتم شوال المكرم سالروز تخريب حرم مطهر ائمه بقيع (عليهم السلام)



السلام عليكم يا اهل بيت النبوه و موضع الرساله

هشتم شوال المكرم 

سالروز تخريب حرم مطهر ائمه بقيع (عليهم السلام) 

 را خدمت حضرت حجت بن الحسن العسكري (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

و همه شيعيان جهان تسليت عرض مي نمائيم.

به همين مناسبت ويژه برنامه سوگواري در

دفتر حضرت آيت الله علوي بروجردي (مدظله العالي)

برگزار ميگردد.

سخنران:

خطيب ارجمند حضرت حجت الاسلام  والمسلمين آقاي سيد حسين مومني

همراه با مداحي مداح اهل بيت (عليهم السلام)

زمان:  شنبه 8 شوال 1436 مصادف با 3 مرداد 1394

ساعت: 11 صبح

مكان: قم، خيابان انقلاب، كوچه 6، بيت حضرت آيت الله العظمي بروجردي (قدس سره)

پايگاه اطلاع رساني دفتر حضرت آيت الله علوي بروجردي (مدظله العالي)




قال رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم: ما خانداني هستيم كه هيچ كس با ما مقايسه نمي گردد

۳ بازديد

قال رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم:
ما خانداني هستيم كه هيچ كس با ما مقايسه نمي گردد
بحار الانوار جلد : 65 صفحه : 45


ادعاي ابن‌تيميه در آگاهي از خبرهاي غيبي

۶ بازديد


پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ ببينيم شاگرد مكتب ابن‌تيميه، ابن قيّم جوزيّه درباره ابن تيميه چه فضايلي را مي‌تراشد، اما اگر با يكي از همين مطالب درباره اهل بيت (عليهم السّلام) مواجه مي‌گردند آسمان را به زمين دوخته و با فرياد «وا اسلاماه» گوش فلك را كر مي‌كنند كه اي واي! اسلام از دست رفت، بياييد و ببينيد روافض (شيعيان) چه مطالب غلوآميزي درباره امامان خود نقل مي‌كنند.


ادامه مطلب





كتابخانه مرجع عاليقدر شيعه حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

۵ بازديد

دفتر مرجع عاليقدر شيعه حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى

 
 
 

احكام وحيد

برنامه اى كه دسترسى مؤمنين را به احكام فقهى حضرت آيت الله العظمى آقاى حاج شيخ حسين وحيد خراسانى مد ظله العالى را به صورت آسان و در دسترس فراهم مى آورد. احكام فقهى أعم از فتوى و استفتا به همراه مناسك حج بر اساس كتاب رساله عمليه، و مناسك معظم له ارائه مى شوند. احكام فقهى جامع موضوعى به عنوان "توصيه نامه ها" نيز به عنوان يك بخش منحصر به فرد در اختيار قرار داده شده. امكان پرسش و پاسخ با مسؤولين دفتر معظم له در موضوع هاى متنوع نيز عرضه مى گردد. در حال حاضر زبان فارسى و عربى پشتيبانى شده و زبان انگليسى نيز در آينده پوشش داده خواهد شد.

امكانات:

  • طراحى بر اساس سيستم عامل +Android 2.2 و +iOS 5 با پشتيبانى زبان هاى فارسى و عربى.
  • نمايش فتاواى معظم له بر اساس كتاب رساله عمليه بر اساس فهرست موضوعى رساله.
  • نمايش مجموعة استفتائات معظم له به همراه طبقه بندى موضوعى.
  • ارائه احكام حج به صورت جداگانه در قالب مناسك حج بر اساس نسخه چاپى.
  • ارائه "توصيه نامه ها" به صورت منحصر به فرد جهت فراگيرى موضوع هاى فقهى مختلف با بيانى واضح و ساده.
  • امكان جستجو در فتوى، استفتا و توصيه نامه ها.
  • امكان پرسش و پاسخ آن لاين بوسيله گروه هاى مختلف دفتر معظم له در موضوع هاى مختلف.
  • ارائه أخبار دفتر معظم له.
  • آدرس و كيفيت تماس با دفاتر معظم له.
  • ارائه تصاوير و زندگى نامه معظم له.
  • امكان به روز رسانى كامل محتوى بر حسب تغييراتى كه دفتر معظم له اعمال مى نمايند.

امكانات برنامه ريزى شده براى ويرايش هاى آتى:

  • پشيبانى كامل iPad.
  • پشتيبانى كامل از زبان انگليسى.
  • علامت گذارى احكام به عنوان "مورد نظر".
  • امكان ارسال احكام به ديگران و مشاركت.
  • نمايش احكام بر اساس كليدواژه هاى مشترك.
  • امكان ارسال استفتا جهت دريافت پاسخ رسمى از دفتر معظم له.

كتابخانه وحيد خراسانى

مجموعه مؤلفات حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى مد ظله العالى به زبان هاى فارسى و عربى

امكانات:

  • بر مبناى سيستم عامل +Android 2.2 و +iOS 5.1 همراه با پشتيباني زبان هاى فارسى و عربى.
  • ارگذارى مستقيم كتابها از سايت كتابخانه شيعه بر روى دستگاه.
  • امكان انتخاب يك يا تعدادى يا همه كتابها جهت بارگذارى.
  • جستجو در مشخصات كتابهاى بارگذارى شده.
  • نمايش فهرست كتاب و امكان جستجو در آن.
  • نمايش ساده و زيباى صفحات و انتقال بين صفحات به روش ورقه زدن يا استفاده از نوار انتقال به صفحات.
  • مديريت بارگذارى كتابها و به روز رسانى آن ها در هنگام ارتباط با اينترنت.
  • يادآورى كاربر به كتابهاى به روز رسانى شده و فراهم نمودن به روز رسانى خودكار آن ها.
  • جستجوى متون در كتابهاى بارگذارى شده.

 

http://wahidkhorasani.com




 
 
 
توضيح المسائل

توضيح المسائل

رساله عمليه

مطابق با فتاواي حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

272 صفحه 604 / وزيري

رساله فارسي معظم له مشتمل بر تعداد زيادي از احكام مورد ابتلاي فقهي(در ابتداي رساله مختصري از عقايد شيعه آورده شده است.)

منتخب توضيح المسائل

منتخب توضيح المسائل

گزيده اي از احكام شرعي

برگرفته از توضيح المسائل حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

272 363صفحه / وزيري

منتخب رساله توضيح المسائل فارسي معظم له

مناسك حج

مناسك حج

احكام حج و عمره

مطابق با فتاواي حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

272 352صفحه / جيبي

شرايط وجوب حج و كيفيت اعمال حج و عمره

آشنايي با اصول دين

آشنايي با اصول دين

اصول عقائد شيعه

حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

272 260صفحه / رقعي

دوره مختصر و كوتاه از عقائد مذهب شيعه(كل اين كتاب در مقدمه توضيح المسائل آمده است

حلقه وصل رسالت و امامت

حلقه وصل رسالت و امامت

پيرامون حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)

برگرفته از بيانات حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

272 صفحه / وزيري

متن هجده مجلس به همراه فهرست منابع و آيات و روايات

به ياد اول مظلوم روزگار

به ياد اول مظلوم روزگار

زندگينامه اميرالمومنين (عليه السلام)

اقتباس ازبيانات حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

222 صفحه / پالتويي

گزيده اي از فضائل اميرالمومنين عليه السلام و بحثي كوتاه پيرامون امامت و خلافت آن حضرت و تاكيد بر اقامه عزاي اميرالمومنين عليه السلام در ايام شهادت آن حضرت

در آستانه مصيبت عظمي شهادت صديقه كبري (سلام الله عليها)

در آستانه مصيبت عظمي شهادت صديقه كبري (سلام الله عليها)

عظمت شهادت حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها

اقتباس ازبيانات حضرت آيت الله وحيد خراساني به مناسبت شهادت حضرت زهرا(سلام الله عليها)

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

54 صفحه / پالتويي

گزيده اي از فضائل حضرت صديقه سلام الله عليها ،بيان گوشه اي از عظمت مصيبت آن حضرت و تاكيد بر اقامه عزا و راه اندازي دستجات عزاداري در روز شهادت دختر پيامبر خدا

ريحانه رسول الله

ريحانه رسول الله

امام حسن مجتبي (عليه السلام)

اقتباس ازبيانات حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

55 صفحه / نيم جيبي

مجموعه اي كوتاه پيرامون فضائل و زندگاني امام حسن مجتبي عليه السلام

زينت عرش خدا نور چشم خاتم انباي صلي الله عليه و آله

زينت عرش خدا نور چشم خاتم انباي صلي الله عليه و آله

امام حسن مجتبي (عليه السلام)

اقتباس از مقدمه اصول دين حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

96 صفحه / پالتويي

مجموعه اي كوتاه پيرامون فضائل و زندگاني امام حسن مجتبي عليه السلام

 بياد آن كه مذهب حق يادگار اوست

بياد آن كه مذهب حق يادگار اوست

(عليه السلام)امام صادق

اقتباس ازبيانات حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

144 صفحه / پالتويي

مجموعه اي كوتاه در مورد فضادل و زندگي امام ششم عليه السلام و شرحي مختصربر برخي از روايات نقل شده از آن حضرت وتاكيد بر عزاداري روز شهادت امام ششم

بياد بضعه خاتم الانبياء در طوس حضرت شمس الشموس (عليه السلام)

بياد بضعه خاتم الانبياء در طوس حضرت شمس الشموس (عليه السلام)

امام رضا (عليه السلام)

برگرفته از بيانات حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

60 صفحه / پالتويي

فضائل و شرحي كوتاه از زندگي امام رضا عليه السلام

امين وحي رب العالمين دهمين جانشين خاتم النبيين صلي الله عليه و آله

امين وحي رب العالمين دهمين جانشين خاتم النبيين صلي الله عليه و آله

امام هادي عليه السلام

برگرفته از بيانات حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

35 صفحه / پالتويي

فضائل و شرحي كوتاه از زندگي امام هادي عليه السلام

به ياد آخرين خليفه و حجت پروردگار

به ياد آخرين خليفه و حجت پروردگار

حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالي و فرجه شريف)

برگرفته از بيانات حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

128 صفحه / نيم جيبي

بحث مهدويت و رواياتي در مناقب امام عصر و نقل بعضي تشرفات

احكام پزشكي

اقتباس ازبيانات حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني مد ظله العالي

انتشارات مدرسه باقرالعلوم (عليه السلام)

144 صفحه / پالتويي

مختصري از مسايل مربوط به پزشكان و بيماران




بررسي سواد پيامبر گرامي اسلام

۷ بازديد

 

 

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ يكي از شبهاتي كه پيروان وهابيت به شيعيان وارد مي‌كنند اين شبهه مي‌باشد كه خداوند در آيات متعددي از قرآن، پيامبر را «امّي» معرفي نموده و امّي به كسي گفته مي‌شود كه سواد خواندن و نوشتن ندارد. اگر بگوييم كه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) در آخرين لحظات زندگي‌اش دستور مي‌دهد كه قلم و كاغذ بياورند تا براي شما چيزي بنويسم، اين مخالف صريح آيات و كلام خداوند است.
پاسخ:
اولا: شيعه بر اين اعتقاد است كه گرچه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) تا پيش از بعثت، هرگز از روي نوشته‌اي نخواند و خط ننوشت، امّا اين به معناي بي‌سوادي و ناتواني در خواندن و نوشتن و يا عدم چنين رخدادي (خواندن يا نوشتن) پس از بعثت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نيست؛ بلكه آن حضرت، بنا بر مصالحي تا پيش از بعثت و مدّت زماني از آغاز آن، چنين اقدامي نكرده تا نگويند آنچه آن حضرت از سوي خدا آورده، برگرفته از دانش ديگران است.
ثانيا: رسم بر اين است كه رهبران، هنگامي كه مي‌خواهند نامه‌اي بنويسند، كاتبان و نويسندگان آنها اقدام به چنين كاري مي‌كنند و در نهايت، آنها نامه را مهر زده و تاييد مي‌كنند.
ثالثا: اين سخن شبهه كننده با برخي روايات خود آنها متناقض است؛ چرا كه رواياتي نقل كرده‌اند، مبني بر اين كه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) پس از بعثت در مواردي نامه‌هايي نوشته بودند؛ چنان كه بخاري روايت كرده: «پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نامه‌اي به فرمانده سپاه نوشت و دستور داد نامه را تا هنگامي كه به فلان مكان نرسيده آن را نخواند...».[۱] و يا در حديث ديگر مي‌خوانيم: «پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نامه‌اي نوشت و به شخصي كه به فرماندهي برگزيده بود امر نمود تا آن را به پادشاه بحرين بدهد...».[۲] و اگر بگويند منظور از اين نوشتن كه در دو روايت بالا آمد، دستور به نوشتن مي‌باشد و نه نوشتن خود آن حضرت، ما نيز در پاسخ مي‌گوييم: در آن صورت پاسخ ما نيز به شبهه‌كننده همين خواهد بود؛ يعني شبهه كننده هم نمي‌تواند بگويد چگونه پيامبري كه نوشتن بلد نبود، فرمود: كاغذي بياورند تا بنويسم؛ چون در اين‌جا نيز منظور حضرت اين است كه كاغذي بياوريد تا امر به نوشتن كنم.
رابعا: پيامبري كه قدرت بر خواندن ندارد چگونه در روايات معراج نوشته‌هاي روي درب‌هاي بهشت و يا ساق عرش را خوانده و سپس براي ديگران نقل فرموده كه به روايات «ليلة الإسراء» و يا «معراج» شهرت يافته؟ آلوسي از علماي بزرگ اهل‌سنت پس از بيان يكي از روايات معراج در تفسيرش مي‌نويسد: «قدرت بر خواندن، فرع قدرت بر نوشتن است... رواياتي در صحيح بخاري و... نيز اين مطلب را تأييد مي‌كند...».[۳]
خامسا: جالب‌تر اين كه خود شبهه كننده در ادامه شبهه به موضوع صلح حديبيه اشاره خواهد نمود كه لازمه آن پذيرش توانايي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بر قدرت خواندن و نوشتن است: «پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) عقدنامه را گرفت و چنين نوشت: «هذا ما قاضي عليه محمّد بن عبدالله؛ اين همان چيزي است كه محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) بر آن حكم نمود.»[۴] اگر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) كه توانايي خواندن و نوشتن ندارد چگونه چنين روايتي را درباره او نقل مي‌كنيد؟! همچنين سيوطي در تفسير خود آورده: «پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) از دنيا نرفت، مگر آن كه مي‌خواند و مي‌نوشت.»[۵]
سادسا: در كتاب بخاري، بابي مستقل درباره نامه‌هايي كه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به پادشاهان نوشتند، آورده كه شبهه كننده هر توجيهي براي نوشتن اين نامه‌ها داشته باشد ما همان را درباره نوشتن وصيت خواهيم آورد.[۶]
سابعا: در پاسخ به آياتي همچون آيه شريفه ۴۸ از سوره مباركه عنكبوت و يا آيات ديگري كه از صفت «امّي؛ درس نخوانده» براي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) استفاده شده و شبهه كننده آن را به معناي بي‌سوادي حضرت گرفته بايد گفت: الف) با دقت در اين آيه و يا ترجمه آن به خوبي روشن مي‌گردد كه سخن، درباره زمان «پيش از بعثت» است نه پس از آن، چنان كه از تصريح «من قبله» در آيه شريفه نيز همين معنا فهميده مي‌شود؛ يعني اين آيه دليلي بر عدم توانايي نوشتن و خواندن پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) پس از بعثت و رسالت نيست. ب) با صرف نظر از اين مطلب، با اين آيه حتّي نمي‌توان اثبات كرد كه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) پيش از رسالت هم توانايي خواندن و نوشتن نداشته است، چرا كه مي‌فرمايد: «تو هرگز پيش از اين كتابي نمي‌خواندي و با دست خود چيزي نمي‌نوشتي.» و اين دلالت بر عدم توانايي ندارد؛ چرا كه ننوشتن، دليل بر نتوانستن و بي‌سوادي نيست.
ثامنا: در آيه شريفه ۱۵۷ و ۱۵۸ از سوره مباركه اعراف كه شبهه كننده و خاطر وجود لفظ «امّي» آن را دليلي بر بي‌سوادي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) گرفته بايد گفت: «امّي» را مي‌توان به سه معنا تفسير كرد: الف) يكي از معاني آن، به خاطر نسبت به كلمه «امّ» يعني مادر، بدان معناست كه از زمان نولّد از مادر، هرگز «درس نخوانده» و «استاد نديده» است و اين به معناي بي‌سوادي نيست. ب) از معاني ديگر «امّي» انتساب به سرزمين «امّ القري» است كه همان سرزمين مكّه مكرّمه است و «امّي» ناميده شدن آن حضرت به اين مناسبت در روايتي كه به زودي از امام جواد (عليه السّلام) خواهد آمد مورد تاييد قرار مي‌گيرد. ج) معناي سوّم «امّي» با استناد به آيه شريفه ۲۰ از سوره مباركه آل عمران كساني هستند كه پيرو هيچ كتاب آسماني نبوده‌اند. يعني همان‌گونه كه در آيه نيز آمده «اميّين» در برابر «اهل كتاب» قرار دارد و بديهي است كه آن حضرت، هرگز پيرو كتاب‌هاي تحريف شده يهود و نصارا نبوده است.  

پي‌نوشت:

[۱]. صحيح بخاري، دار ابن كثير، بيروت، ج ۱، ص ۳۵.
[۲]. صحيح بخاري، دار ابن كثير، بيروت، ج ۱، ص ۳۶.
[۳]. روح المعاني، آلوسي بغدادي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ج ۲۱، ص ۵.
[۴]. صحيح بخاري، دار ابن كثير، بيروت، ج ۲، ص ۹۶۰.
[۵]. الدر المنثور، جلال الدين سيوطي، دار الفكر، بيروت، ج ۳، ص ۵۷۴.
[۶]. صحيح بخاري، دار ابن كثير، بيروت، ج ۴، ص ۱۶۱۰.

 




تهمت كهنۀ وهابيت عليه شيعه؛ عبدالله بن سباء منشاء عقيده غيبت !

۶ بازديد


 

 

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ از شبهاتي كه برخي از وهابيون (از جمله قفاري) در مورد مهدويت و غيبت امام زمان مطرح مي‌كنند نسبت دادن اساس انديشه‌ي غيبت به عبدالله بن سبا بوده‌است خلاصه‌ي شبهه اين گونه است: بنيان ‌گذار انديشه‌ي غيبت، عبدالله بن سبا بوده‌است و اين انديشه از او به ديگر فرقه‌هاي شيعه و در نهايت به اماميه انتقال يافته است. بر اين اساس، انديشه‌ي غيبت ساختگي و به دور از هر حقيقتي به شمار مي‌رود.[۱]


ادامه مطلب





عذاب نپذيرفتن ولايتي كه از طرف خداوند واجب گرديده...

۵ بازديد



 

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ سوره معارج با داستان درخواست عذاب به وسيله درخواست كننده‏‌اى گستاخ و پرتعصب آغاز مى‏‌گردد، و خدا در آغازين آيه آن مى‏‌فرمايد: «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِلْكَافِرينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ [معارج/۱و۲] پرسنده‌اى از عذابى پرسيد كه بر كافران فرود خواهد آمد و كس آن را دفع نتواند كرد.»
مفسران شيعه و بسيارى از مفسران اهل سنت مانند: ثعلبى در تفسيرش و قرطبى و حاكم حسكانى و ديگران، با اسناد متعددي، روايت كرده‌اند كه اين آيه پس از واقعه غدير، درباره نعمان بن حارث فهرى نازل شده است. قول ديگري هم نقل شده كه سؤال كننده نضر بن حارث بوده كه عذابش در روز بدر رخ داد.

 


ادامه مطلب





بررسي عبارت «قوموا عنّي»

۵ بازديد


پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ يكي از شبهاتي كه پيروان وهابيت به شيعيان وارد مي‌كنند اين شبهه مي‌باشد كه لفظ «قوموا عنّي» (برخيزيد و از خانه بيرون رويد) خلاف عادت و اخلاق آن حضرت (صلي الله عليه و آله و سلم) است، كسي كه «رحمة للعالمين» است و خداوند در وصف وي مي‌فرمايد: «وَ لَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ [آل عمران/۱۵۹] و اگر خشن و سنگدل بودي، از اطراف تو، پراكنده مي‌شدند.» چگونه اصحابش را از منزل خارج مي‌كند؟!
پاسخ:
اولا: تمام حركات و سكنات حضرت حتي شوخي‌هاي حضرت بر اساس حكمت الهي است، اضافه بر آن كه خشم‌هاي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و برخورد‌هاي تند آن حضرت نيز امري شخصي نبود، بلكه امري الهي و برخواسته از حكمت ربوبي بود؛ چنان كه عايشه گويد: «پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) در طول عمرش به خاطر مسائل شخصي غضبناك نشد؛ تمام غضب‌ها و انتقام‌هاي حضرت براي خدا بود.»[۱] و نيز در كتابي كه آن را معتبرترين كتاب، پس از قرآن كريم مي‌پندارند از ابوهريره روايت كرده‌اند كه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «از هر چه من نهي كردم، اجتناب نموده و به هر چه دستور دادم گوش سپاريد.»[۲] همچنين در همان كتاب و نيز كتاب بخاري، روايتي از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آورده‌اند: «اطاعت من، اطاعت خدا و معصيت من، معصيت خداوند است.»[۳]


ادامه مطلب