هيئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله عليها

اصفهان، خميني شهر، جوي آباد، محله بختياري ها ،جنب مسجد حضرت امير، خيمه گاه فاطمي،احياءگران فاطميه

جوي آباد محله بختياري ها ؛ ايام صادقيه شهادت رئيس مكتب حقه تشيع

۲ بازديد



جوي آباد محله بختياري ها ؛ ايام صادقيه شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق عليه سلام ،

جوي آباد محله بختياري ها

شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق عليه سلام

قافله عزا داري

خيابان شمس روبروي مسجد حضرت رسول اكرم صلي الله عليه وآله



گوشه اي از حراي حجرهء خويش
 نيمه شبها،خدا خدا مي كرد
 طبق رسمي كه ارث مادر بود
 مردم شهر را دعا مي كرد
 
 هر ملك در دل آرزويش بود
 بشنود سوز ربنايش را
 آرزو داشت لحظه اي بوسد
 مهر و تسبيح كربلايش را
 
 هر زمان دل شكسته تر مي شد
 «فاطمه اشفعي لنا» مي خواند
 زيرلب با صداي بغض آلود
 روضهء تلخ كوچه را مي خواند
 
 عاقبت در يكي از آن شبها
 دل او را به درد آوردند
 بي نمازان شهر پيغمبر
 سرسجاده دوره اش كردند
 
  پيرمرد قبيلهء ما را
 در دل شب،كشان كشان بردند
 با طنابي كه دور دستش بود
 پشت مركب،كشان كشان بردند
 
 ناجوانمردهاي بي انصاف
 سن وسالي گذشته از آقا !؟
 مي شود لااقل نگهداريد
 حرمت گيسوي سپيدش را
 
 پابرهنه،بدون عمامه
 روح اسلام را كجا برديد؟
 سالخورده ترين امامم را
 بي عباوعصا كجا برديد؟
 
 نكشيدش،مگر نمي بينيد!؟
 زانويش ناتوان و خسته شده
 چقدر گريه كرده او نكند؟
 حرمت مادرش شكسته شده
 
 اي سواره،نفس نفس زدنش
 علت روشن كهن سالي است
 بسكه آقاي ما زمين خورده!؟
 در نگاه تو برق خوشحالي است
 
 جگرم تير مي كشد آقا
 چه بلاهايي آمده به سرت!
 تو فقط خيزران نخورده اي و
 شمر وخُولي نبوده دوروبرت
 
 به خدا خاك بر دهانم باد
 شعر آقا كجا و شمر كجا!؟
 حرف خُولي چرا وسط آمد؟
 سرتان را كسي نبرد آقا
 
 به گمانم شما دلت مي خواست
 شعر را سمت كربلا ببري
 دل آشفتهء محبان را
 با خودت پاي نيزه ها ببري
 
 شك ندارم شما دلت مي خواست
 بيت ها را پر از سپيده كني
 گريه هايت اگر امان بدهد
 يادي از حنجره بريده كني






جوي آباد محله بختياري ها ؛ ايام صادقيه شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت الصادق عليه سلام ،

۱ بازديد


جوي آباد محله بختياري ها ؛ ايام صادقيه شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق عليه سلام ،


خواب ديدم كه پشت پنجره ها
روبروي بقيع گريانم
پابه پاي كبوتران حرم
در پي آن مزار پنهانم

 

گريه در گريه با خودم گفتم
جان افلاك پشت پنجره هاست
آي مردم ! تمام هستي ما
در همين خاك پشت پنجره هاست







جوي آباد محله بختياري ها ابتداي خيابان شمس ؛ شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت الصادق عليه سلام ،

۱ بازديد



جوي آباد محله بختياري ها ابتداي خيابان شمس ؛ شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق عليه سلام ،

كاش من هم به لطف مذهب نور
تا مقام حضور مي رفتم
كاش مانند يار صادقتان
بي امان در تنور مي رفتم

 

علم عالم در اختيار شماست
جبر در اين مسير حيران است
چشم هايت طبيب و بيمارش
يك جهان جابر بن حيان است

 

روز و شب را رقم بزن آخر
ماه و خورشيد در مُركّب توست
ملك لا هوت را مراد تويي
آسمان ها مريد مذهب توست

 

قصه تكرار مي شود يعني
باز هم در مدينه عاشق نيست
كوچه در كوچه شهر را گشتم
هيجكس با امام ، صادق نيست





جوي آباد محله بختياري ها خيابان شمس ؛ ايام صادقيه شهادت رئيس مكتب حقه تشيع

۰ بازديد

جوي آباد محله بختياري ها خيابان شمس ؛ ايام صادقيه شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق عليه سلام ،


جوي آباد محله بختياري ها

قافله عزا داري

خيابان شمس






جوي آباد محله بختياري ها خيابان شمس ؛ ايام صادقيه شهادت رئيس مكتب حقه تشيع

۱ بازديد



جوي آباد محله بختياري ها خيابان شمس ؛ ايام صادقيه شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق عليه سلام ،


جوي آباد محله بختياري ها

شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق عليه سلام

قافله عزا داري

خيابان شمس روبروي مسجد حضرت رسول اكرم صلي الله عليه وآله








جوي آباد محله بختياري ها خيابان شمس ؛ شهادت رئيس مكتب حقه تشيع

۱ بازديد


جوي آباد محله بختياري ها خيابان شمس ؛ شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق عليه سلام ،


اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا جَعفَرَ بنَ مُحمَّدٍ الصّادِق

بيست و پنجم شوال روز ماتم اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام)

در شهادت جانگداز

امام جعفربن محمد الصادق(عليهما افضل التحية و الثناء)

است، و در اين روز جامعه شيعه به پاس مجاهدات بي­نظير آن امام همام در نشر معارف شيعه، در فرصتي نادر و پس از ضربات بنيان كن و جانكاه دستانِ آلوده پرچمداران بنيان­هاي جاهلي، در پوشش دين بر پيكر ارزش هاي اصيل مكتب، به سوگ مي­نشينند.








اطلاعيه به مناسبت شهادت رئيس مذهب

۱ بازديد

بسمه تعالي
پيرو توصيه هاي مكرر و مؤكد مرجعيت شيعه آيت الله العظمي وحيد خراساني - مد ظله العالي- به اقامه عزاداري و ارج گذاشتن به مقام قدس عصمت و طهارت امام جعفر صادق عليه السلام، به مقامي كه نبوت و امامت تمام نشد جز وقتي كه او بر كرسي تدريس نشست و به جهت توجه دل ها به مقامي كه عقل مؤالف و مخالف در عظمت علم و قدرت او مبهوت گشت و در مقابل آن به زانو درآمد، و همچنين براي بزرگداشت شهادت رئيس مذهب يعني شهادت كسي كه نقطه ي وجود بشر به خدا و راهي را كه بايد انسان برود تا به رضاي خدا برسد ، ترسيم نمود و عصاره دين و آيين را به بشريت آموخت و منجي و نجات او از گرداب مهلكه‌ها شد، از عموم مسلمانان دعوت مي شود كه در روز شهادت حضرت صادق آل محمد عليه السلام با برگزاري هيآت عزاداري در كوچه و بازار به اقامه عزا بپردازند و عاشوراي ديگر برپا كنند تا بر دنيا معلوم شود كه اين مملكت زير پرچم كيست، و براي غربت او و بارگاه ويران شده اش به سر و سينه بزنند تا دعاي آن حضرت شامل آنان شود كه فرمود: " اللهم ارحم الصرخة التي كانت لنا "، و عرض تسليت به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان عليه السلام باشد .





جوي آباد محله بختياري ها ؛ شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت الصادق عليه سلام ،

۱ بازديد



جوي آباد محله بختياري ها ؛ شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق عليه سلام ،



جوي آباد محله بختياري ها

شهادت رئيس مكتب حقه تشيع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق عليه سلام

قافله عزا داري

خيابان شمس روبروي مسجد حضرت رسول اكرم صلي الله عليه وآله




پر از شميم بهشت است منبرت آقا
به بركت نفحات معطرت آقا
هنوز عطر و شميم محمدي دارد
گلِ دميده ز لب‌هاي أطهرت آقا
شبيه حضرت خاتم مدينه العلمي
علوم مي‌چكد از خاك معبرت آقا
چهار هزار حكيم و فقيه و دانشمند
رهين مكتب انديشه گسترت آقا
اشاره‌هاي نگاهت زُراره مي‌سازد
شنيدني است كرامات محضرت آقا
و ديده‌ايم به وقت جهاد انديشه
هزار مرتبه ما فتح خيبرت آقا
ببين كه شيعه‌ صبح نگاه تو هستيم
در آسمان هميشه منورت آقا
هنوز شيعه و «قال الامامُ صادق» هست
كنار چشمه‌ جاري ِ كوثرت آقا
سبد سبد گل لاله به باغ دل دارم
به احترام دل داغ پرورت آقا
نبود غير گل آه و غنچه‌ شيون
به باغ بغض گلوگير حنجرت آقا
مگر نه شيعه‌‌ تو در تنور آتش رفت
چگونه سوخت بهشت معطرت آقا
در آن شبي كه تو را پا برهنه مي‌بردند
بهشت عاطفه‌ها بود پرپرت آقا
چه كرد با دل تو كوچه‌ بني هاشم
چه كرد با دل تو داغ مادرت آقا
هنوز غربت و غم ارث خاندان علي است
طناب و كوچه و دست مطهرت آقا
من از حضور شريفت اجازه مي‌خواهم
كه روضه خوان شوم امشب برابرت آقا
اگر چه حرمتتان را شكسته‌اند آن شب
نبسته‌اند ولي دست خواهرت آقا
چه خوب شد كه نشد در مقابل چشمت
كبود ، چهره‌ معصوم دخترت آقا
گل گلوي تو را دشنه‌اي نبوسيده
و ماهِ نيزه نشينان نشد سرت آقا
به حرمت لب تو، چوب پا نزد آنجا
و داغ نعل نديده است پيكرت آقا




بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در آستانه شهادت مظلومانه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام

۲ بازديد


بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در آستانه شهادت مظلومانه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام

بسم الله الرحمن الرحيم

كار و تلاش و دستگيرى از مستمندان
امام صادق عليه السلام نه تنها ديگران را دعوت به كار و تلاش مى كرد، بلكه خود نيز با وجود مجالس درس و مناظرات و ... در روزهاى داغ تابستان، در مزرعه اش كار مى كرد. يكى از ياران حضرت مى گويد: آن حضرت را در باغش ديدم، پيراهن زبر و خشن بر تن و بيل در دست، باغ را آبيارى مى كرد و عرق از سر و صورتش مى ريخت، گفتم: اجازه دهيد من كار كنم. فرمود: من كسى را دارم كه اين كارها را بكند ولى دوست دارم مرد در راه به دست آوردن روزى حلال از گرمى آفتاب آزار ببيند و خداوند ببيند كه من در پى روزى حلال هستم. (1) 
حضرت در تجارت نيز چنين بود و بر رضايت خداوند تاكيد داشت. لذا وقتى كار پرداز او كه با سرمايه امام براى تجارت به مصر رفت و با سودى كلان برگشت، امام از او پرسيد: اين همه سود را چگونه به دست آورده اى؟ او گفت: چون مردم نيازمند كالاى ما بودند، ما هم به قيمت گزاف فروختيم. امام فرمود: سبحان الله! 
عليه مسلمانان هم پيمان شديد كه كالايتان را جز در برابر هر دينار سرمايه يك دينار سود نفروشيد! امام اصل سرمايه را برداشت و سودش را نپذيرفت و فرمود: اى مصادف! چكاچك شمشيرها از كسب روزى حلال آسان‎تر است. (2) 
حقيقت اين است كه امام در نهايت علاقه به كار و تلاش، هرگز فريفته درخشش درهم و دينار نمى شد و مى دانست كه بهترين كار از نظر خداوند تقسيم دارايى خود با نيازمندان است، حقيقتى كه ما هرگز از عمق جان بدان ايمان عملى نداشته و نداريم. امام خود درباره باغش مى فرمود: وقتى خرماها مى رسد، مى گويم ديوارها را بشكافند تا مردم وارد شوند و بخورند. همچنين مى گويم ده ظرف خرما كه بر سر هر يك ده نفر بتوانند بنشينند، آماده سازند تا وقتى ده نفر خوردند، ده نفر ديگر بيايند و هر يك، يك مد خرما بخورند. آنگاه مى خواهم براى تمام همسايگان باغ (پيرمرد، پيرزن، مريض، كودك و هر كس ديگر كه توان آمدن به باغ را نداشته) يك مد خرما ببرند. پس مزد باغبان و كارگران و ... را مى دهم و باقى‎مانده محصول را به مدينه آورده بين نيازمندان تقسيم مى كنم و دست آخر از محصول چهار هزار دينارى، چهارصد درهم برايم مى ماند. (3) 
 
ساده زيستى و همرنگى با مردم 
امام همانند مردم معمولى لباس مى پوشيد و در زندگى رعايت اقتصاد را مى كرد. مى فرمود: بهترين لباس در هر زمان، لباس معمول همان زمان است. لذا (4) گاه لباس نو و گاه لباس وصله‎دار بر تن مى كرد. لذا وقتى سفيان ثورى به وى اعتراض مى كرد كه: پدرت على لباسى چنين گرانبها نمى پوشيد، فرمود: زمان على عليه السلام زمان فقر و اكنون زمان غنا و فراوانى است و پوشيدن آن لباس در اين زمان، لباس شهرت است و حرام ... پس آستين خود را بالا زد و لباس زير را كه خشن بود، نشان داد و فرمود: لباس زير را براى خدا و لباس نو را براى شما پوشيده ام. (5) 
با اين همه حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمى داد، امتيازى براى وى و خانواده اش در نظر گرفته شود. و اين ويژگى هنگام بروز بحران هاى اقتصادى و اجتماعى بيشتر بروز مى يافت. از جمله در سالى كه گندم در مدينه ناياب شد، دستور داد گندم هاى موجود در خانه را بفروشند و از همان، نان مخلوط از آرد جو و گندم كه خوراك بقيه مردم بود، تهيه كنند و فرمود: «فان الله يعلم انى واجدان اطعمهم الحنطه على وجهها ولكنى احب ان يرانى الله قد احسنت تقدير المعيشه.» (6) خدا مى داند كه مى توانم به بهترين صورت نان گندم خانواده ام را تهيه كنم؛ اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه‎ريزى صحيح زندگى ببيند. 
 
شجاعت
امام صادق عليه السلام در برابر ستمگران از هر طايفه و رتبه اى به سختى مى ايستاد و اين شهامت را داشت كه سخن حق را به زبان آورد و اقدام حق‎طلبانه را انجام دهد، هر چند با عكس العمل تندى رو  به رو شود. لذا وقتى منصور از او پرسيد: چرا خداوند مگس را خلق كرد؟ فرمود: تا جباران را خوار كند. و به اين ترتيب منصور را متوجه قدرت الهى كرد. (7) و آنگاه كه فرماندار مدينه در حضور بنى‎هاشم در خطبه هاى نماز به على عليه السلام دشنام داد، امام چنان پاسخى كوبنده داد كه فرماندار خطبه را ناتمام گذاشت و به سوى خانه اش راهى شد. (8) 

 همزيستى و مدارا با مسلمانان 
امام صادق عليه السلام شيعيان را به همزيستى با اهل تسنن دعوت مى كرد تا به اين طريق هم شيعيان از جامعه اكثريت منزوى نشوند و هم بتوان احكام و اصول شيعى را با ملاطفت به آنان منتقل كرد. از اين روى در مدار حق با مسامحه با آنان رفتار مى شد، اما اين سهل گرفتن هرگز به معناى زير پاى گذاشتن اصول نبود و آن جا كه مسئله اصولى در ميان بود، حضرت هرگز تسليم نمى شد. از جمله در يكى از سفرها، امام صادق عليه السلام به حيره (ميان كوفه و بصره) آمد. در آن جا منصور دوانيقى به خاطر ختنه فرزندش جمعى را به مهمانى دعوت كرده بود.
امام نيز ناگزير در آن مجلس حاضر شد. وقتى كه سفره غذا را انداختند، هنگام صرف غذا، يكى از حاضران آب خواست ولى به جاى آن، شراب آوردند، وقتى ظرف شراب را به او دادند، امام بى درنگ برخاست و مجلس را ترك كرد و فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «ملعون مَن جلس على مائده يشرب عليها الخمر» (9) ؛ ملعون است كسى كه در كنار سفره اى بنشيند كه در آن سفره شراب نوشيده شود.
امام حتى در مجالس عمومى خليفه نيز حاضر نمى شد؛ زيرا حكومت را غاصب مى دانست و حاضر نبود با پاى خود بدان جا برود، زيرا با اين كار از ناحق بودن آنان، چشم‎پوشى مى شد و تنها زمانى كه اجبار بود به خاطر مصالح اهم به آنجا مى رفت؛ لذا منصور ضمن نامه اى به وى نوشت: چرا تو به اطراف ما مانند ساير مردم نمى آيى؟ امام در پاسخ نوشت: نزد ما چيزى نيست كه به خاطر آن از تو بترسيم و بياييم، نزد تو در مورد آخرتت چيزى نيست كه به آن اميدوار باشيم. تو نعمتى ندارى كه بياييم و به خاطر آن به تو تبريك بگوييم و آنچه كه اكنون دارى آن را بلا و عذاب نمى دانى تا بياييم و تسليت بگوييم. منصور نوشت: بيا تا ما را نصيحت كنى. 
امام نيز نوشت: كسى كه آخرت را بخواهد، با تو همنشين نمى شود و كسى كه دنيا را بخواهد، به خاطر دنياى خود تو را نصيحت نمى كند. (10) 
 
علم امام صادق عليه السلام و اقدامات وى 
آنچه به دوره امامت حضرت امام صادق عليه السلام ويژگى خاصى بخشيده، استفاده از علم بى كران امامت، تربيت دانش‎ طلبان و بنيان‎گذارى فكرى و علمى مذهب تشيع است. در اين باره چهار موضوع قابل توجه است: 
الف- دانش امام. 
ب- ويژگى هاى عصر آن حضرت كه منجر به حركت علمى و پايه‎ريزى نهضت علمى شد. 
ج- اولويت ها در نهضت علمى. 
د- شيوه ها و اهداف و نتايج اين نهضت علمى. 
  

ادامه ...




برگزاري مراسم عزاداري شهادت امام صادق (عليه السلام) در مسجد اعظم قم

۰ بازديد



برگزاري مراسم عزاداري شهادت امام صادق (عليه السلام) در مسجد اعظم قم



اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا جَعفَرَ بنَ مُحمَّدٍ الصّادِق

بيست و پنجم شوال روز ماتم اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام)

در شهادت جانگداز

امام جعفربن محمد الصادق(عليهما افضل التحية و الثناء)

است و در اين روز حوزه­هاي علميه و جامعه شيعه به پاس مجاهدات بي ­نظير آن امام همام در نشر معارف شيعه، در فرصتي نادر و پس از ضربات بنيان كن و جانكاه دستانِ آلوده پرچمداران بنيان­هاي جاهلي، در پوشش دين بر پيكر ارزش هاي اصيل مكتب، به سوگ مي ­نشينند.

با عرض ادب و تسليت به قلب مقدس و داغدار

حضرت بقية الله الاعظم (ارواحنا له الفداء)

اعلام مي­ دارد، مجلسي به مناسبت ايام صادقيه،

برگزار مي ­گردد.

سخنرانان مراسم:

شب اول و دوم خطيب ارجمند حضرت حجت الاسلام  والمسلمين آقاي نظري منفرد

شب سوم خطيب ارجمند حضرت حجت الاسلام والمسلمين  آقاي ميرشفيعي

زمان: يكشنبه 18 مرداد 1394 به مدت سه شب بعد از نماز مغرب و عشاء

مكان: مسجد اعظم قم

دفتر توليت مسجد اعظم قم